Thursday, March 1, 2007

خلاصه داستان سريال قسمت 18

خلاصه قسمت 18 سريال
يون سن (Young Seng) به بانو هن ميگه كه چرا بانو يانگ (Jang) به محل اسكان موقت بيماران فرستاده شده در حالي كه بانو يانگ علائم بيماري بانو مين (Lady Min) رو نداشت. در محل قرنطينه هم بانو مين از بانو يانگ همسن سوال رو ميپرسه و بانو يانگ هم ميگه خودشم هم نميدونه و متعجب هست. بعد از اون پرستاران در آشپزخانه سلطنتي مشغول به جستجوي علت بيماري مي كنن و به همين علت بانو هن به دخترا ميگه كه از اطراف غذاها دور بشن.گيوم يونگ هم به بانو چويي پيشنهاد ميكنه كه دكتر تغذيه استخدام كنن. Jae-Jo Sang Gong وزير اوه (Right Prime Minister Oh) رو ترغيب ميكنه كه يك نفر رو تا زماني كه بانو يانگ نيست به عنوان بانوي اول انتخاب كنن در اينجا رئيس گارد (همون لباس سبزه كه در اصل رئيس خواجگان دربار هست ) پافشاري ميكنه كه بايد تا موقعي كه بانو يانگ برنگشته منتظر بمونن اما كارساز نيست.بانوي اول دربار (بانوي منشي ها ) بانو چويي رو موقتي به عنوان بانوي اول دربار پيشنهاد ميكنه.بعد از انتخاب بانو چويي دخترا رو جمع ميكنه و بانو هن و يانگوم رو به آشپزخانه مهمانان خارجي ميفرسته.زماني كه بانو هن و يانگوم ميخوان آشپزخانه رو براي ماموريتشون ترك كنن يون سن به اونا التماس ميكنه كه اونو همراه خودشون ببرن و در همين زمان بانو چويي سر ميرسه و بهش ميگه اونا براي تفريح به اونجا نميرن ولي يون سن نگرانه كه اونا ديگه برنگردن. و بانو چويي بهش ميگه كه در آشپزخانه بمونه ونگران نباشه.زماني كه بانو هن ويانگوم به طرف آشپزخانه مهمانان خارجي ميرفتن افسر مين هو (Min Jung Ho) ( كه مسئول پيدا كردن افراد مريض شده) و آشپز كنگ و همسرش رو در راه ميبينن و بانو هن از آشپزكنگ ميخئاد كه يك سري به بانو يانگ بزنه و بفهمه كه آيا واقعا بانو يانگ هم به همون بيماري مبتلا شده يا نه و بفهمه كه بانو يانگ حالش چطوره.آشپز كنگ هم كه نميخواد بره جايي كه افراد بيمار اونجا نگه داري ميشن تلاش ميكنه يه جوري زيرش در بره اما همسرش به بانو هن ميگه كه اگه بابتش بهش پول پرداخت كنه آشپز كنگ اين كارو انجام ميده.در زماني كه بانو هن با آشپز كنگ مشغول صحبت هستن افسر مين هو از يانگوم ميپرسه كه اونا كجا دارن ميرن و يانگوم هم بهش ميگه كه اون و بانو هن براي مدتي به آشپزخانه مهمانان خارجي فرستاده شدن و افسر مين هم بهش ميگه كار سختي رو پيش رو دارن.دوباره گيوم يونگ از اونجا داره براي تهيه مواد غذايي رد ميشه و يانگوم و افسر مين رو ميبينه كه دارن با هم صحبت ميكنن وناراحت ميشه.بعد از اون افسر مين به طرف گيوم يونگ ميره و ازش درباره وضعيت آشپزخانه سلطنتي ميپرسه اما گيوم يونگ بهش جواب ميده اين بي ادبي يك نفر رو نشون ميده كه در اين زمان بحران فقط از شغل و مسئوليت سوال كنه ( آخه نميدونين اين گيوم يونگ دلش ميخواد يك بار هم كه شده افسر مين درباره خودش با اون صحبت كنه ) و از دست اون به خاطر اينكه بهش توجهي نميكنه عصباني هست و با اينكه افسر مين عذر خواهي ميكنه ولي گيوم يونگ ناز ميكنه و راهش رو ميكشه ميره .بعد از اون همسر آشپز كنگ اون رو مجبور ميكنه كه بره سراغ بانو يانگ وقتي كه ميره پيش بانو يونگ بهش ميگه كه وارد اتاق بشه تا با هم صحبت كنن ولي آشپز كنگ ميگه كه اون داخل نميره و همون بيرون با هم صحبت كنن ولي دست آخر آشپز كنگ هم يك ماسك از پرستار ميگيره و ورد اتاق ميشه.بهد آشپز كنگ به بانو يانگ ميگه كه در قصر چه اتفاقاتي افتاده و الان بانو هن و يانگوم به تالار پذيرايي از مهمانان فرستده شدن.بهد بانو يانگ يك نامه به كنگ ميده تا به بانو هن برسونه.وقتي كه نامه به دست بانو هن ميرسه بانو هن نامه رو ميخونه كه بانو يانگ بهش گفته بود كه اون مريض نيست ولي اونا از دستورات پيروي كنن انگار نه انگار كه چيزي در مورد بانو يانگ ميدونن.در تالار پذيرايي موقع غذا بانو هن براي نماينده دولت چين كه خسته راه بود ( مهمان خارجي ) غذايي كم چرب و مفيد براي سلامتي تهيه ميكنه اما اون مهمان و وزير اوه از خذا رنجيده ميشن و خوششون نمياد و غذا رو نمي خورن.بانو هن بهشون ميگه به خاطر وضعيتي كه به خاطر بيماري در قصر بوجود آمده و همچنين خستگي سفر خوردن غذاي چرب درست نيست .اما اون سفير چين قبول نميكنه و وزير اوه دستور ميده كه بانو هن رو از اونجا ببرن و يانگوم هم مياد و التماس ميكنه كه اون غذا رو امتحان كنن وبفهمن كه بانو هن به جز در نظر گرفتن سلامتي اونا چيز ديگري رو نمي خواسته وزير اوه از اينكه يك بانوي آشپزخانه اي كه درجه اش از يك عالي رتبه قصر خيلي كمتر است به اونا ميگه كه چيكار كنن عصباني ميشه.اون مهمان خارجي هم از يانگوم ميپرسه كه آيا اون سلامتي و مفيد بودن غذا رو ميتونه اثبات كنه يا نه ( در اصل اون مهمونه ديابت داشته و بانو هن از طريق يكي از پرستاران ميفهمه و اين همه بلوا به پا ميشه ) وگرنه جونش (يانگوم ) در خطره و يانگوم هم براي اثبات صداقت بانو هن اين رو قبول ميكنه.و سفير چين هم به يانگوم ميگه كه فقط براي 5 روز متوالي حاظر ميشه اون غذا ها رو آماده كنه و يانگوم هم خودش بايد غذا ه رو آماده كنه.در اينجا جون يانگوم دوباره به خطر ميافته و يانگوم هم خودش تنهاست و همون شب به ياد آخرين حرف مادر ميافته كه بهش گفت خودش تنها بايد بدون كمك حتي پدر و مادرش خودش رو نجات بده .بانو چويي كه فهميده چه ماجرايي براي بانو هن پيش اومده به آشپزخانه مهمانان ميره تا خودش مسئوليت اونجا رو به عهده بگيره و همراه با گيوم يونگ به اونجا ميرن و از يانگوم ميخواد كه برگرده به آشپزخانه و كارا رو به چويي واگذار كنه اما يانگوم از چويي ميخواد كه اونجا رو به جاي يانگوم ترك كنه چونكه مسئوليت آشپزخانه براي 5 روز بر عهده يانگوم هست.بانو چويي از اينكه يك بانوي آشپزخانه بهش دستور ميده رنجيده ميشه اما گيوم يونگ بانو چويي رو ترغيب ميكنه تا كارا رو يانگوم و گذار كنن ( شايد اينطوري بتونه از ديت يانگوم خلاص بشه )
بعد از 5 روز كه يانگوم كارش رو تمام ميكنه بانو چويي يك ميز مفصل براي سفير آماده ميكنه . اونم خوشش مياد و شروع ميكنه به خوردن و همه خيال ميكنن كه يانگوم نتونسته كارش رو به درستي انجام بده براي همين وزير اوه از سفير ميپرسه كه رايش در مورد يانگوم چيه ...
خوب اميد وارم كه حالش رو برده باشيد البته ببخشيد كه دير آپديت كردن
اگه هم زحمتي نيست چند تا Comment توپ واسه من بفرستيد تا اينكه شارژ بشم.
همتون رو دوست دارم
موفق باشيد.

1 comments:

با سلام قسمت جدید سریال جواهری در قصر که تاریخ 18/12/85 است را حتما بنویس چون نتوانستیم ببینیم

« Older Post ¦ Home ¦ Newer Post »