Wednesday, June 6, 2007

خلاصه داستان سريال قسمت 32

سلام دوستان عزيز
بعد از مدتي تونستم دوباره يكي ديگه از قسمت هاي سريال خلاصش رو ترجمه كنم اينجا براي شما دوستان بگذارم اميد وارم كه خوشتون بياد

خلاصه داستان سريال قسمت 32

يانگوم به خاطر جرمي كه انجام داده بود دستگيرشد. خدمتكاران ديگري كه آنجا بودند به ين دوك ( پزشك ) ميگن كه اگر به خاطر معالجه ي ژنرال خارجي كه يانگوم انجام داد نبود اونا حتما كشته شده بودند .شهردار جزيره همراه با مين يانگ هو به شهر هن يانگ برگشتند تا خبر حمله اي كه به جزيره شده رو به قصر برسونند.وزير اوه افسر مين رو ميبينه و تعجب ميكنه كه اون اينجا چه كار ميكنه.شهردار ميگه كه خودش همه كارا رو انجام داده ويك خدمت كار رو به خاطر خيانت به ملت بايد مجازات بشه.افسر مين هم پيش مافوق خودش ميره و بهش ميفهمونه كه شهردار داره اشتباه ميگه و نه تنها موقع حمله غيبش زده بلكه خدمت كار يانگوم به خاطر اينكه مردم جزيره رو نجات داده با قصر همكاري داشته .
در دادستاني مامور جرم يانگوم رو اعلام ميكنه.مين يانگ هو هم با مدركي كه ثابت ميكنه يانگوم باعث شده كه بهشون كمك كنه كه دشمن رو شكست بدن و از دادستان ميخواد كه دادگاه رو به عقب بيندازد.افسر مين ميره كه به وزير اوه رو ببينه و تقاضا كنه كه يانگوم رو آزاد كنن و شهردار در مدت حمله اصلا نبوده و گم شده بوده.ولي اوه ميگه كه يانگوم نبايد اون افسر رو نجات ميداده و هيچ راه ديگه اي هم نداره و اگر يانگوم به اون فرمانده كمك نميكرد اون ميمرد و ارتششون شكست ميخورد.پرستاران قصر خبر پرستاري كه در جزيره جيجو بوده ( كه همون يانگوم بوده ) رو به ملكه ميدن و ملكه هم درمورد اون با شاه صحبت ميكنه.شاه به خاطر اينكه شهردار خواسته گناه خودش رو به گردن يك پرستار ديگه بيندازه عصباني ميشه و به ژنرال ها دستور ميده كه سريع اون پرستار رو آزاد كنن و به خاطر كارش ازش تشكر بشه.به يانگوم اجازه داده ميشه كه به جزيره برگرده و افسرجيجو كه همراهشون بود به يانگوم ميگه كه افسر مين خيلي تلاش كرد كه از يانگوم دفاع كنه.در اينجا دكتر يانگ سر ميرسه و با يانگوم احوال پرسي ميكنه.بعد از يانگوم ميپرسه كه فعلا كجا اقامت داره كه باهاش كمي صحبت كنه و يانگوم هم ميگه كه منزل افسر مين هستن.دكتر يانگ روزي رو كه در جييو بودن و وقتي كه يانگوم هدف خودش رو براي انتقام از كسايي كه به مادرش و بانو هن آسيب رسوندن رو يادآوري ميكنه.
داخل جزيره جيجو هم پزشك و بقيه پرستارا نگران وضعيت يانگوم هستند.
مافوق افسر مين بهش ميگه كه داخل قصر بمونه و به عنوان مشاور بهش كمك كنه. دكتر يانگ يانگوم رو ميبينه و ازش ميپرسه كه آيا هنوزم به فكر برگشت به قصر و گرفتن انتقام هست يا نه .يانگوم ميگه كه اون هنوز از قصر متنفره.دكتر يانگ بهش ميگه كه يانگوم هنوز سردرگم هست و اون رو ترك ميكنه.بعد از افسر مين ميخواد كه با يانگوم صحبت كنه شايد نظرش در مورد انتقام عوض بشه.افسر مين هم ميگه كه به اعتقادات يانگوم احترام ميگذاره.اما دكتر يانگ نگران يانگوم هست.آشپز كنگ و همسرش پيش يانگوم كه در حال آشپزي براي اونا هست ميرن و همسر كنگ يانگوم رو به خاطر اينكه نرفته اونا رو ببينه سرزنش ميكنه ولي كنگ بهش ميگه كه يانگوم ديگه يك خدمتكاره و نميتونه هرجايي كه خواست بره.يانگوم از دور ميشنوه كه يك خدمتكار داره با مين يانگ هو صحبت ميكنه و اونو تشويق ميكنه كه اونجا بمونه.شب يانگوم پيش افسر مين ميره و بهش ميگه كه ازش خواهشي دارهافسر مين هم بهش ميگه هرچيزي يانگوم بخواد انجام ميده يانگوم هم ازش ميخواد كه همين جا بمونه و همراهش به جزيره نره افسر مين هم در جواب بهش ميگه كه اون ميخواد كه كنار يانگوم باشه.يانگوم بهش ميگه كه چه اون همراهش در جيجو باشه يا اينكه در هنيانگ باشه هميشه همراهشه همون طوري كه بانو هن هست يانگوم هم پافشاري ميكنه كه جاي افسر مين توي هنيانگ هست و اون هم يك روزي به قصر برميگرده.بدون هيچ صحبتي مين به يانگوم خيره ميشه.روز بعد يانگوم همراه سربازي كه از جيجو اومده بود ميخوان به جزيره برگردن و افسر مين هم بدرقه شون ميكنه.
خوب تا اينجا رو داشته باشين اميد وارم بتونم باقيشو ادامه بدم
موفق باشين لطفا نظرات خوبتون رو هم در مورد اين خلاصه قسمت هاي سريال بفرماييد

0 comments:

« Older Post ¦ Home ¦ Newer Post »